توضیحات
کتاب خاطرات خانه اموات با نام انگلیسی The House Of The Dead، از مشهورترین آثار نویسنده بزرگ روسی، فئودور داستایوفسکی است. از برجسته ترین عوامل شهرت داستایفسکی در نویسندگی، توجه دقیق به زوایای مختلف شخصیتی و روانی کاراکترهای داستان می باشد. آثار او از منظر تحلیل و واکاوی روانی شخصیت ها، منبع الهام بسیاری از نویسندگان است. این بار در “خاطرات خانه اموات”، او تراژدی حیات بشر را با مهارت هر چه تمام تر به تصویر می کشد. همانند بسیاری از آثار دیگرش، داستایوفسکی در این کتاب نیز به شرح حال بخشی از زندگانی عجیب خود به طور غیرمستقیم می پردازد و یک قسمت از ماجرای حبس چهارساله خود را در زندان سیبری شرح می دهد. روایت های هولنناک زندانیان و فضای دهشتناک همبندی با زندانیان جانی و متوحش، روح حاکم بر فضای داستان می باشد. “خاطرات خانه اموات” با ترجمه مینا امین الله پور توسط انتشارات بهنود چاپ و در اختیار علاقه مندان قرار گرفته است.
معرفی کتاب رمان خاطرات خانه اموات
“خاطرات خانه اموات” یکى از آثار بزرگ داستایفسکى است. برخى آن را شاهکار او مىدانند.
داستایوسکى تراژدى حیات بشر را در این کتاب به خوبی نقاشى کرده است. درباره شدت اثرى که مطالعه این کتاب در خواننده برجاى مىگذارد ذکر همین یک موضوع بس که موقعى که امپراطور نیکلا یعنى همان جلادى که مؤسس خانه اموات بود آن را خواند به گریه افتاد!
داستایوفسکى در «خاطرات خانه اموات» یک قسمت از ماجراى محبوسیت خودش را در زندان سیبرى شرح مىدهد. ولى در ضمن زندانیان دیگر را معرفى کرده سرگذشت غمانگیز آنها را به طرزى بدیع حکایت و به موشکافى در طبیعت آنها مىپردازد و پرده از بسى از اسرار درونى انسان برمىدارد.
این چهار سال محبوسیت، داستایوسکى را به کلى عوض کرد. وى دیگر آن مرد شاد و مبارز نبود. دیگر امیدى به بشر نداشت و جز تسلیم شدن به قواى کور سرنوشت چارهاى نمىدید این چهار سال شوخى نبود: به قول خود داستایوسکى، وى در عرض این چهار سال زنده به گور شده بود. این چهار سال مرگ اجبارى، چنان اراده او را فلج کرده بود که براى رهایى و گریز از درد غم گاهى جز میخوارى و قماربازى نیافت. مرد تیره روزى بود. تمام حیات او بیشتر به یک حریق مدهش شبیه بود حریقى که به تدریج جوهر وجودش را به خاکستر تبدیل مىکرد.
روایتهای هولناک زندانیان و فضای دهشتناک همبند بودن با زندانیان جانی و متوحش، بخشی از فضاسازی داستان را تشکیل میدهد.
نیچه مىگوید: «داستایوفسکی یگانه روانشناسى است که از او چیزى فراگرفتم. او یکى از بهترین ثروت بادآورده زندگى من بوده است. آشنائیم با او حتى بهتر از کشف استاندال بود».
وقتى که فیلسوفى مانند نیچه این طور نابغه روسى را بستاید ما که ریزهخوار خوان نوابغ هستیم، باید صد چندان از داستایوسکى تجلیل کنیم. ولى تا آثارش را نخوانیم و آن را نفهمیم، نمىتوانیم تجلیلى از او بکنیم.
نوشتههاى داستایوسکى مانند تریاک است که براى دانا تریاق است و براى نادان یک زهر بنیانافکن.
درباره کتاب خاطرات خانه اموات
علاقهمندان به داستایفسکی میدانند که آثار این نویسنده بزرگ به دو دسته تقسیم میشود. آثار دوران بلوغ که شامل ۵ رمان بزرگ او میشود و آثار قبل از دوران بلوغ که شما چند رمان دیگر است. اما نقطه عطف و بلوغ داستایفسکی که بعد از آن داستایفسکی به طور کلی متحول شد همین دوران محکومیت او میباشد.
داستایفسکی در دوره ۴ سالهاش در زندان، مجازاتی را تحمل کرد که عمیقا اعتقاد داشت متناسب با جرمش نیست. او فقط در جمعی حضور داشت و نامههایی را صرفا روخوانی کرده بود و هیچ کار دیگری انجام نداده بود. در واقع همانطور که در کتاب داستایفسکی – جدال شک و ایمان آمده است، تنها اتهام قطعی علیه داستایفسکی این بود که او در گردهمایی محفل در ۱۵ آوریل نامه مشهوری را خوانده بود، که البته در روسیه ممنوع بود، و در آن بلینسکی گوگول را بهسبب گرویدنش به مذهب و درستآیینی سیاسی بهباد ملامت گرفته بود. حال در نظر بگیرید با این اتهام، داستایفسکی به زندانی میرود که در آن محکومان اکثرا قاتل، دزد، و زناکار بودند و هیچکدام از کاری که انجام دادهاند احساس پشیمانی نمیکنند.
این دوران معیارهای اخلاقی را که داستایفسکی میشناخت به طور کامل از بین برده بود. معیارهایی که در کتاب جنایت و مکافات نیز به چالش کشیده شده است. پیشنهاد میکنم برای درک بهتر آثار بزرگ داستایفسکی و همچنین برای درک اتفاقاتی که این نویسنده از سر گذرانده است حتما کتابِ مهمِ خاطرات خانه مردگان را مطالعه کنید.
درباره فئودور داستایفسکی، نویسنده کتاب
«فیودور داستایِفسکی» Fyodor Dostoyevsky نویسنده و مترجم مطرح روس در 11 نوامبر سال 1821 در مسکو پایتخت روسیه به دنیا آمد. او در خانوادهای معمولی کودکیاش را گذراند و مادرش را در سن کم از دست داد. او در نوجوانی در امتحانات ورودی دانشکدهی مهندسی نظامی سنپترزبورگ قبول شد و چند سال بعد با درجهی افسری فارغالتحصیل شد. او مدتی را در وزارت جنگ فعالیت کرد ولی پس از مدتی به ترجمه و نوشتن داستان روی آورد. او داستانهای «نیکلای گوگول»، از نویسندگان برجستهی قرن نوزده روسیه را مطالعه میکرد و تحت تأثیرش اولین داستانهای خودش را منتشر کرد. او سال 1845 داستان «بیچارگان» را به نگارش درآورد و نویسندگی را بهطورجدی دنبال کرد. کتابهای «همزاد»، «آقای پروخارچین»، «زنِ صاحبخانه»، «شبهای روشن» از آثار دیگر این نویسنده در این دوران هستند.
«فیودور داستایِفسکی» نویسندهی پرآوازهی روسیه مدتی به فعالیتهای روشنفکرانه مشغول بود و به همین دلیل به جرم براندازی نظام دستگیر شد و به زندان افتاد. او در این دوران بسیار تغییر کرد و داستانهای مهم و ماندگاری نوشت. او پس از آزادیاش مدتی را به اروپا سفر کرد و به قماربازی مشغول شد. او در فوریه سال 1881 براثر خونریزی ریه درگذشت و در گورستان «تیخوین» در سنپترزبورگ روسیه به خاک سپرده شد.
آثار فاخر «فیودور داستایِفسکی» تحسین افراد زیادی را به دنبال داشت و همچنان باگذشت بیش از صدسال جزو لیست پرفروشهای دنیا قرار دارند. نیچه دراینباره گفته است: «داستایوفسکی یگانه روانشناسى است که از او چیزى فراگرفتم. او یکى از بهترین ثروت بادآورده زندگى من بوده است. آشناییم با او حتى بهتر از کشف استاندال بود».
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.