توضیحات
کتاب آنا کارنینا با نام انگلیسی Anna Karenina از مشهوترین آثار لئو تولستوی، نویسنده بزرگ تاریخ روسیه و جهان است که همواره جزو پرفروش ترین آثار در میان مخاطبین و از برترین نوشته های ادبی در نزد منتقدین به شمار می رود.
داستان این کتاب از اینجا شروع می شود که زن و شوهری با هم اختلاف خانوادگی دارند. آنا کارنینا از سن پترزبورگ به خانه برادرش که در مسکو است می آید و اختلاف زن و شوهر را حل می کند و حضورش در مسکوباعث به وجود آمدن ماجراهای اصلی داستان می شود. فضای اشرافی آن روزگار در این رمان کاملا به چشم می خورد و داستان نیز روندی نرم و دلنشین دارد. کتاب آنا کارنینا با ترجمه سودابه مبشر توسط انتشارات آتیسا چاپ و دراختیار علاقه مندان قرار گرفته است.
جملاتی از متن کتاب آنا کارنینا
استپان آرکادیچ خندید: هه! همه اش اخلاق! ولی نه، فکرش را بکن، تو در برابر دو زن قرار داری. یکی جز حق خود را نمی بیند و به اصرار می خواهد آن را به دست آورد، و این حق، عشق است که تو نمی توانی به او بدهی. آن یکی همه چیزش را فدایت می کند و در مقابل هیچ نمی خواهد. تکلیف چیست؟ چه می کنی؟ تراژدی وحشتناک همین جاست.
– اگر عقیده مرا در این خصوص می خواهی می گویم که گمان نمی کنم که مساله کاری با تراژدی داشته باشد. حالا چرا! به عقیده من عشق… هر دو جور عشقی که، اگر یادت باشد، افلاطون در “ضیافت” خود وصف می کند، هر دو محکی هستند برای شناختن آدمها. بعضی از مردم فقط یک جورش را می فهمند و بعضی دیگر جور دیگرش را. کسانی که جز عشق غیرافلاطونی نمی شناسند بیهوده صحبت از تراژدی می کنند. این جور عشق کاری با تراژدی ندارد. “از لذتی که نصیبم کردید بی نهایت متشکرم، خداحافظ!” سراسر تراژدیشان جز این نیست. در عشق افلاطونی هم جایی برای تراژدی نیست، چون در این جور عشق همه چیز روشن و پاک است.
– موضوع این است: فرض کن زن داری و زنت را هم دوست داری و عاشق زن دیگر می شوی…
– معذرت می خواهم، از اینجا دیگر هیچ حرفت را نمی فهمم، مثل این است که… این حرف تو برای من درست به همان اندازه عجیب و نامفهوم است که فرض کن وقتی اینجا خوب سیر شدیم از کنار دکان نانوایی که رد می شویم یک نان قندی بدزدیم.
آنا گفت: تو به من نگاه می کنی و با خود می گویی آیا زنی در وضع من ممکن است خوشبخت باشد؟خوب، چه کنم؟اقرار به این حال شرم آور است ولی من… من خوشبختم و این قابل بخشایش نیست.به افسون شده ها می مانم.مثل کسی که کابوسی دیده، خوابی که از هول آن لرزیده بعد یکهو بیدار شده و دیده آنهمه چیزهای وحشتناک وجود نداشته است. من بیدار شدم.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.