توضیحات
کتاب بیست هزار فرسنگ زیر دریا یکی از معروفترین آثار علمی – تخیلی ژول ورن است که به صورت مصور، داستان مردانی را روایت میکند که به دنبال هیولایی بزرگ در اقیانوس هستند اما چیز عجیب دیگری را کشف میکنند.
سال 1866 میلادی به دلیل وقوع رویدادی عجیب همیشه در یادها باقی خوهد ماند. دریانوردان سرتاسر جهان، ماه های متوالی درباره مشاهده شناور عجیبی خبرهایی را گزارش می کردند. هر کدام از آنها چیزی می دیدند که سریعتر و بزرگتر از هرنوع جانور شناخته شده دریایی بود. بعضی وقت ها به نظر می رسید که این موجود از خود نور منتشر می کند! این موجود عجیب و غریب را خیلی ها دیده بودند و آن را دور از واقعیت تصور می کردند. اما راز این موجود ناشناخته همچنان باقی بود.
خلاصه داستان کتاب
در طول سال ۱۸۶۶، کشتیهایی از ملیتهای مختلف متوجه موجود ناشناسی میشوند، که در اعماق آبها زندگی میکند. عدهای گمان میکنند او یک کوسه بزرگ است، اما عدهٔ دیگری معتقدند که او نوعی هیولای دریایی ناشناختهاست. اما کمتر کسی میتواند تصورش را بکند، که آن موجود، وسیلهایست ساخته دست بشر.
پروفسور «آروناکس» به همراه «ندلند» که صیاد نهنگ است، و یک دوست دیگر، با یک کشتی تحقیقاتی به جستجوی این هیولای زیر آب میروند. اما کشتی در اثر برخورد با آن موجود آسیب میبیند و پروفسور «آروناکس» و همراهانش، از یک زیردریایی سر درمیآورند. چیزی که تا کنون مانندش را ندیده و حتی تصورش را هم نکردهاند.
آنها با ناتیلوس سفر میکنند و شگفتیهای دنیای آب را میبینند، و در همین حین با کاپیتان «نمو»، ناخدا و مالک ناتیلوس آشنا میشوند. پروفسور در عین حال که کاپیتان را تحسین میکند، اخلاقیات او را رد میکند، و فکر میکند برخورد او با مسائل دنیا درست نیست. پروفسور و همراهانش متوجه میشوند، چون از راز کاپیتان نیمو آگاه گشتهاند، در واقع در ناتیلوس اسیر هستند و دیگر نمیتوانند به دنیای روی آب بازگردند، اما آنها حاضر نیستند، تا آخر عمر در ناتیلوس بمانند آنها تلاش زیادی برای فرار از ناتیلوس میکنند اما موفق نمیشوند، فرار از ناتیلوس، غیرممکن است. کاپیتان نیمو خیلی از چیزهایی که در افسانهها آمده بود را در زیردریا به آنها نشان میدهد.
در این داستان کاپیتان نیمو را بیشتر از زاویه دید و قضاوت پروفسور «آروناکس» و همراهانش میبینیم. آنها کاپیتان نیمو را مردی کمابیش دیوانه و دنیا گریز مییابند که چون یکی از کشورهای اروپایی خانوادهاش را از بین برده، او به دنبال انتقام است به همین دلیل کشتیهای روی آب را غرق میکند تا انتقام خود و خانواده خود را بگیرد. این مسایل باعث شده بود تا مردم فکر کنند زیر دریایی او یک هیولاست.
کرک بمب هم یکی از دوستان ژول ورن بود که به او در پژوهشهایش کمک میکرد
ژول ورن و کرک بمب بعد از سفر با یکدیگر به جستجوهای دیگر در مورد موجودات فضایی پرداختند.
در سال ۱۹۵۴ نسخه سینمایی کتاب بیست هزار فرسنگ زیر دریا توسط ریچارد فلیشر کارگردان سرشناس آمریکایی ساخته شد. ویکی پدیا این کتاب را می توانید بخوانید.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.